نفقه

نفقه

نفقه

از مواردی که وکلای زندیه نسبت بدان اشراف و تسلط دارند، گرفتن رأی پرداخت نفقه است. 

نفقه ممکن است به هر دلیلی، توسط شخصی که باید نفقه بپردازد، پرداخت نشود. مثلاً عدم پرداخت نفقه زوجه از سوی زوج و یا عدم پرداخت نفقه فرزندان از سوی پدر.

وکلای زندیه تا استحقاق حق در کنار شما و پشتیبان شما خواهند بود.

نفقه در لغت:

 نفقه در لغت به معنی خرج هر روزه، هزینه و خرجی است. آنچه هزینه عیال و اولاد کنند. به معنی روزی و مایحتاج معاش آمده است.

نفقه از نظر اصطلاحی نزدیک به معنی لغوی است و عبارت است از چیزی که برای گذران زندگی لازم و مورد نیاز است.

 نفقه یعنی کمک کردن و انفاق به جهت نیکوکاری است ولی نوعی نفقه نیز الزام‌آور است. مثل نفقه زوجه، اقارب و خویشاوندان.

نفقه عبارت است از، مسکن، اثاث البیت، خوراک و پوشاک به قدر نیاز و رفع حاجت.

نفقه در قانون مدنی در دو بخش مورد بحث قرار می‌گیرد: یکی نفقه زوجه و دیگری نفقه اقارب.

نفقه  بر اساس نفقه گیرنده، بر 2 نوع است : نفقه زوجه، نفقه اقارب

نفقه زوجه:

نفقه زوجه در مواد 1106 الی 1114 قانون مدنی آمده است. مطابق ماده 1102 قانون مدنی، به محض اینکه نکاح به طور صحت واقع شود، روابط زوجیت بین طرفین برقرار و حقوق و تکالیف زوجین برقرار می‌شود. بنابراین نفقه بر عهده مرد مستقر می‌گردد.

البته مخالفان معتقدند که در دوران عقد و مادامی که زن و شوهر زیر یک سقف نرفته‌اند، زن مستحق نفقه نیست. به عبارتی چون تا قبل از شروع زندگی مشترک، رابطه زناشویی بین زوجین مرسوم نیست و زوجه باکره است و تمکین عام و خاص صورت نگرفته، لذا در این دوران به زن نفقه تعلق نمی‌گیرد.

بعد از شروع زندگی مشترک، هر گاه زوجه از تمکین عام و خاص خودداری کند، ناشزه محسوب شده و دیگر حقی بر نفقه نخواهد داشت و چنانچه مجدد تمکین عام و خاص انجام و نسبت به معاضدت و تشیید مبانی خانواده اهتمام ورزد، نفقه برقرار و استحقاق دریافت نفقه را خواهد داشت.

در مواردی حتی در صورت عدم تمکین، زن همچنان استحقاق دریافت نفقه را خواهد  داشت. به عنوان مثال حتی در صورتی که زوج منزل و اثاث البیت متعارف و متناسب با شأن زن تهیه کرده، اگر زندگی در زیر یک سقف با زوج موجب آزار و اذیت جسمی، روحی یا شرافتی برای زن باشد، خروج از منزل و عدم تمکین موجب نشوز نشده و زن همچنان استحقاق دریافت نفقه را دارد.

نفقه زوجه شامل، مسکن، اثاث البیت، خوراک و پوشاک در حدود عرف و متناسب با وضع زوج. داشتن مستخدم و خادم به دلیل بیماری یا نقص عضو  در صورت نیاز و یا در صورتی که زوجه عادت به خادم داشته باشد.

نفقه زوجه تنها مربوط به نکاح دائم است و به صراحت ماده 1106 قانون مدنی در عقد دائم نفقه به عهده شوهر است. بنابراین در عقد موقت، مرد تکلیفی به پرداخت نفقه ندارد مگر اینکه پرداخت نفقه شرط شده باشد.

نفقه اقارب:

 نفقه اقارب در مواد 1195 الی 1206 قانون مدنی آمده است. نفقه اقارب یکی از آثار نسب است. اقارب جمع اقرب و به معنی خویشان است و به همین معنی کلمه اقرباء ( جمع قریب) نیز بکار می‌رود.

اقارب در معنای عام شامل خویشان نسبی، سببی و رضاعی است.ولی در مبحث نفقه اقارب و در معنای خاص،ۀ مقصود از اقارب فقط خویشان نسبی است و خویشان نسبی و رضاعی را شامل نمی‌شود. زیرا بین خویشان نسبی و رضاعی تکلیفی به پرداخت نفقه وجود ندارد.

ماده ۱۱۹۶ قانون مدنی می‌گوید:

 در روابط بین اقارب فقط اقارب نسبی و در خط عمودی، اعم از صعودی و یا نزولی، ملزم به انفاق یکدیگرند. 

نفقه خویشان نسبی هم فقط شامل اقربایی است که  قرابتشان در خط مستقیم و عمودی است. به عبارتی تکلیف به پرداخت نفقه اقارب، فقط بین اشخاصی است که بعضی از آنها از بعضی دیگر، بی واسطه یا با واسطه به دنیا آمده‌اند.

منظور ، اقارب نسبی در خط عمودی یا مستقیم است. خویشانی که بعضی از بعضی دیگر به دنیا آمده باشند.اعم از اینکه واسطه در قرابت وجود داشته باشد (مانند جد و نوه) یا قرابت بدون واسطه باشد( مانند پدر و فرزند یا مادر و فرزند).

ماده ۱۱۹۹ قانون مدنی:

نفقه اولاد بر عهده پدر است [و] پس از فوت پدر یا عدم قدرت او به انفاق به عهده اجداد پدری است با رعایت الاقرب‌ فالاقرب. در صورت ‌نبودن پدر و اجداد پدری و یا عدم قدرت آن‌ها نفقه بر عهده مادر است.

 هر گاه مادر هم زنده و یا قادر به انفاق نباشد با رعایت الاقرب فالاقرب به عهده اجداد و جدات مادری و جدات پدری واجب‌النفقه است و اگر چند نفر از ‌اجداد و جدات مزبور از حیث درجه اقربیت مساوی باشند نفقه را باید به حصه متساوی تادیه کنند. 

بر همین اساس پرداخت نفقه اولاد بر عهده اشخاص زیر است:

1- پدر

2- جد پدری:

زمانی که پدر در قید حیات نیست و یا توانایی پرداخت نفقه را ندارد. در صورتی که پدر پدر (جد ادنی) و جد پدر (جد اعلی) هر دو زنده و قادر به پرداخت نفقه باشند، مستنبط از ماده 1199 قانون مدنی که گفته با رعایت الاقرب فالاقرب، نفقه بر عهده پدر پدر می‌باشد. زیرا پدر پدر نزدیکتر به شخص واجب النفقه است.

3- مادر:

در صورتی که پدر و یا اجداد پدری در قید حیات نباشند و یا قادر به پرداخت نفقه نباشند، در درجه سوم پرداخت نفقه بر عهده مادر خواهد بود.

4- جد و جده مادری و جده پدری:

هر گاه هیچ کدام از افراد بالا، اعم از پدر، اجداد چدری و مادر فوت کرده باشند و یا قادر به پرداخت نفقه نباشند، در آخرین مرحله، نفقه بر عهده جد و جده مادری و جده پدری است که از لحاظ انفاق در یک ردیف هستند. 

اگر یکی از آنها در قید حیات و قادر به پرداخت نفقه باشد، نفقه بر عهده اوست. اما اگر هر سه نفر یا دو نفر از انها در قید حیات و قادر به انفاق باشد، نفقه را باید به تساوی تأدیه کنند.

ماده ۱۲۰۰ قانون مدنی:

نفقه ابوین با رعایت الاقرب‌ فالاقرب به عهده اولاد و اولاد اولاد است. بنابراین نفقه پدر و مادر فقی در درجه اول بر عهده اولاد است.اگر پدر و مادر تنها یک فرزند داشته باشند، پرداخت تمامی نفقه بر عهده اوست و اگر چند فرزند داشته باشند، نفقه را باید به تساوی پرداخت نمایند، یعنی مشترکاً و به نسبت برابر باید مخارج زندگی پدر و مادر خود را بپردازند.

هرگاه شخص واجب النفقه، فرزند بلافصل نداشته باشد، پرداخت نفقه او بر عهده اولاد اولاد خواهد بود. به عبارتی، پرداخت نفقه اجداد و جدات فقیر بر عهده نوه هاست که در این مورد نیز رعایت الاقرب فالاقرب لازم و ضروری است. 

یعنی اگر اولاد اولاد از لحاظ قرابت برابر باشند، از نظر پرداخت و تکلیف به انفاق نیز برابر خواهند بود.ولی از لحاظ تفاوت در درجه قرابت، نفقه بر عهده شخصی خواهد بود که از لحاظ خوشاوندی به مستحق نفقه نزدیک‌تر است.

اگر مستحق نفقه هم نوه و هم نتیجه داشته باشد و هر دو توانایی پرداخت نفقه داشته باشند، تنها نوه تکلیف به پرداخت نفقه دارد.

 نفقه 2 گروه از خویشاوندان واجب است:

نفقه فرزندان و نوه‌ها: هر چه پایین‌تر رود ( مانند نبیره و نتیجه)

نفقه پدر و مادر هر چه بالاتر رود ( مانند پدر بزرگ و مادربزرگ)

نفقه این 2 دسته، مؤنث یا مذکر، مسلمان یا غیر مسلمان، کوچک یا بزرگ، فرقی ندارد با شرایطی بر مرد واجب است.ولی نفقه اقارب دیگر به خصوص کسانی که ارث می‌برند، مستحب است و ثواب دارد.

نفقه اقارب نسبی مطابق ماده 1204 قانون مدنی عبارت است از مسکن، البسه، غذا و اثاث البیت به قدر رفع حاجت. به عبارتی در پرداخت نفقه مقدار مشخص و معینی شرط نیست. بلکه مقدار واجب در پرداخت نفقه، به میزان کفایت است. یعنی مقداری که احتیاج واجب النفقه را مرتفع سازد.

نفقه و نکته مهم در پرداخت نفقه اقربای نسبی، توجه به وضع مالی نفقه دهنده و رعایت وضعیت و شئون نفقه گیرنده است که باید رعایت شود. مثلاً لباس یا مسکنی که به عنوان نفقه پرداخت می‌شود باید با وضع اجتماعی نفقه گیرنده متناسب باشد. ملاک در متناسب بودن نیز عرف و عادت محل است که بر مبنای آن عمل خواهد شد.

ماده 47 قانون حمایت خانواده مصوب 1391 ، درباره نحوه تعیین میزان و پرداخت نفقه و نحوه وصول آن می‌گوید:

دادگاه در صورت درخواست زن یا سایر اشخاص واجب النفقه، میزان و ترتیب پرداخت نفقه آنان را تعیین می‌کند.

تبصره – در مورد این ماده و سایر مواردی که به موجب حکم دادگاه باید وجوهی به‌طور مستمر از محکوم علیه وصول شود یک بار تقاضای صدور اجرائیه کافی است و عملیات اجرائی مادام که دستور دیگری از دادگاه صادر نشده باشد ادامه می‌یابد.

نفقه در فرض تعدد منفق در یک خط:

هرگاه تعدد منفق در یک خط صعودی یا نزولی باشد، منفقین باید به حصه (سهم) مساوی نفقه بدهند.به عنوان مثال اگر مستحق نفقه، جد و جده مادری و جده پدری داشته باشد، هر سه نفر در خط صعودی و از لحاظ نفقه هم عرض هستند، لذا مکلف هستند که  نفقه را به تساوی بپردازند. یعنی هر یک تکلیف به پرداخت یک سوم نفقه را دارند.
همچنین اگر واجب النفقه چند پسر یا چند پسر و دختر توانگر داشته باشد، همگی در تکلیف به انفاق برابر خواهند بود و تفاوتی بین زن و مرد در این باره وجود ندارد. ( مواد 1199 و 1200 قانون مدنی)
 

نفقه در فرض تعدد منفق در دو خط صعودی و نزولی:

هر گاه تعدد منفق در دو خط صعودی و نزولی باشد، یعنی مستحق نفقه هم در میان اقربای خط صعودی ( آبا و اجداد) و هم در میان خویشان خط نزولی ( اولاد و اولاد اولاد) کسانی را داشته باشد که مکلف به انفاق باشند، در صورتی که از نظر درجه قرابت و تکلیف به انفاق در یک ردیف باشند،  مکلف هستند نفقه را به سهم و حصه مساوی بپردازند.
پس اگر مستحق نفقه پدر و مادر و 2 فرزند بلافصل داشته باشد، چون پدر و اولاد از لحاظ الزام به پرداخت نفقه هم عرض هستند، نفقه را به تساوی باید بپردازند. در این فرض مادر تکلیفی به پرداخت نفقه نخواهد داشت. اما اگر مستحق نفقه مادر و اولاد بلافصل داشته باشد، مادر نیز باید در پرداخت نفقه شرکت و متساویاً با اولاد نفقه بپردازد. 
هرگاه مستحق نفقه، اولاد بلافصل و اولاد اولاد داشته باشد، در صورت استطاعت و توانایی مالی اولاد، اولاد اولاد ملزم به پرداخت نفقه نخواهند بود. زیرا اولاد بلافصل به شخص مستحق نفقه نزدیک تر هستند و از نظر الزام به انفاق مقدم بر اولاد اولاد می‌باشند.
 
اگر مستحق نفقه پدر و مادر نداشته باشد، ولی فرزند بلافصل و جد پدری داشته باشد، چون فرزند بلافصل از لحاظ درجه قرابت نزدیکتر است، لذا نفقه بر عهده فرزند بلافصل است و جد پدری تکلیفی ندارد. اما اگر واجب النفقه جد پدری  و نوه توانگر داشته باشد، هر دو به طور مساوی باید در دادن نفقه مشارکت کنند.

نفقه در فرض تعدد مستحق نفقه:

نفقه اقارب در فرضی که فردی چند نفر واجب النفقه داشته واستطاعت مالی برای انفاق به همه آنها را داشته باشد، ملزم است که به همه پرداخت نماید.اما اگر استطاعت مالی کافی نداشته باشد، بحث تقدم و تأخر بعضی بر بعض دیگر مطرح می‌شود که در ادامه به بررسی مسئله می‌پردازیم:

نفقه خود بر دیگران مقدم است:

زمانی که فرد به میزان نفقه خود استطاعت مالی داشته باشد ولی متمکن از دادن نفقه به دیگران نباشد، نفقه خود او مقدم است. غریزه و حفظ نفس اقتضا می‌کند که نفقه خود شخص بر دیگران مقدم باشد.
 

سؤالی که مطرح می‌شود این است که آیا پرداخت هزینه‌های ازدواج شخص واجب النفقه، جزء نفقه محسوب می‌شود؟ 

برخی فقها هزینه ازدواج را در صورت احتیاج زن یا مرد به تزویج، شامل نفقه دانسته‌اند؛ ولی قول مشهور این است که هزینه های ازدواج شامل نفقه نمی‌شود و لااقل شمول نفقه به این مورد مشکوک است و اصل برائت جاری است و اصل برائت مقتضی عدم وجوب امر است.

نفقه و مسئله دیگر این است که آیا نفقه زوجه شخص واجب النفقه (زوجه نفقه گیرنده) جزء نفقه او محسوب می‌شود و بر عهده منفق ( نفقه دهنده) است؟ برخی فقهایی که قائل به وجوب هزینه‌های ازدواج نفقه گیرنده هستند؛ پرداخت نفقه زوجه او را هم واجب می‌دانند. 

ولی نظر مشهور قائل به عدم وجوب است. زیرا وجوب، پرداخت نفقه شخص است و نه دینی که بر عهده اوست. اصل برائت هم عدم وجوب را اقتضا می‌کند. لیکن اگر شخص واجب النفقه احتیاج به زن داشته باشد، مخارج زن نیز جزء نفقه است. از این لحاظ که مخارج مزبور چیزی است که مورد نیاز شخص واجب النفقه است و نه به عنوان نفقه زوجه.

بر طبق ماده ۱۱۰۷ قانون مدنی نفقه شامل همه نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن می شود مثل مسکن، پوشاک، غذا، اثاثیه منزل و هزینه های درمان و حتی خادم البته در صورتی که زن عادت به داشتن خادم داشته باشد و یا به واسطه مریضی نیاز به آن داشته باشد. موارد ذکر شده در این ماده حصری نیست و به عنوان مثال ذکر شده است.

در طلاق زوجین، معمولاً اولین اقدام، نافرمانی زن از شوهر است. به عبارتی در اصطلاح حقوقی، به زنی که از همسر خود اطاعت نکند و تمکین عام و خاص نداشته باشد، ناشزه و به عدم تمکین نشوز می‌گویند.

ضمانت اجرای عدم تمکین نیز این است که مرد به دادگاه خانواده مراجعه و الزام زوجه به تمکین را می‌خواهد. هرگاه زوجه نتواند مانع مشروع و موجهی در عدم تمکین داشته باشد؛  مستند به ماده 1108 قانون مدنی، مستحق نفقه نخواهد بود. 

اما اگر زوجه عذر موجهی در عدم تمکین داشته باشد، همچنان مستحق دریافت نفقه خواهد بود و زوج ملزم به پرداخت است. 

به عنوان مثال اگر به علت خطری که از جانب شوهر متوجه زوجه است، از ماندن در خانه مشترک استنکاف کند و یا به دلیل امراض مقاربتی که زوج بدان مبتلاست از نزدیکی امتناع کند؛ این امتناع و عدم تمکین سبب ناشزه بودن و عدم دریافت نفقه نخواهد بود. 

نفقه در طلاق توافقی:

نفقه یکی از حقوق مالی زوجه است که بعد از عقد و در صورت تمکین عام و خاص، به زوجه تعلق می‌گیرد. تمکین عام شامل مواردی مثل حضور در منزل و زندگی زیر یک سقف با زوج است و تمکین خاص مربوط به انجام روابط زناشویی است.
در طلاق توافقی زوجین قبل از مراجعه به محکمه، نسبت به میزان نفقه گذشته و نفقه آینده که مربوط به دوران عده است باید تصمیم گیری و تعیین تکلیف نمایند.

طلاق توافق:

  بدون حضور زوجین
  انجام کار حدود ۷ تا ۳۰ روز کاری
  با توافق طرفین یا داشتن وکالت در طلاق
  مبلغ حق الوکاله به ازای هر یک از زوجین در سال 1402 ، ۴ میلیون تومان
وکلای زندیه

وکلای زندیه

متخصص در دعاوی حقوقی، کیفری و خانواده

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.